خلاف جهت

برخی باور های غلط اجتماعی به همراه نظام آموزشی زندگی ما را به سمتی سوق می دهند که آخرش پشیمانی و ناکامی است. بیایید 'خلاف جهت' این رودخانه شنا کنیم.
اگر در حال تحصیل هستید. اگر نسبت به درس علاقه تان کم شده است. اگر از آینده تان نگران هستید و اگر . . . به این وبلاگ خوش آمدید و آن را مطالعه کنید.

در مطلب قبلی گفتیم که نظام آموزشی حاکم بر دانشگاه دو ایراد بزرگ دارد. یکی این که اصرار بر تئوری صرف، علاقه ی دانشجو را نابود می کند. دوم این که مهارت های برگرفته از دانشگاه ما را در ورود به بازار کار یاری نمی کند.

 

این روز ها بار ها از رسانه های داخلی راجع به رتبه ی علمی ایران و پیشرفت غرور آمیز کشورمان در ارائه ی مقالات علمی می شنویم.

این رویداد در نگاه اول تحسین برانگیز است ولی آن روی سکه خبر از دوگانگی تلخی می دهد. ما دانشجویان با وجود تولید علمی رشک برانگیزمان اگر بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه جدا شویم تضمینی مناسب برای اختیار کردن شغلی مطلوب وجود ندارد. از نشانه های این مسئله می توان به تراکم فارغ التحصیلان در صفوف استخدام دولتی - برای کارمندی - و یا مشاهده ی آگهی تقاضای استخدام! از طرف برخی متخصصین در صفحه نیازمندی های روزنامه اشاره کرد.

 

البته می توان گفت مشکل بی کاری با عوامل دیگری مثل بخش خصوصی ضعیف در کشور هم ارتباط دارد و یا می توان به عدم حضور شرکت های تجاری بین المللی در بازار ایران اشاره کرد.

 

اما من قصد دارم نظر شما را به سمت دیگری جلب کنم.

 

روزی روزگاری در زمان های قدیم شخصی به نام میرزا تقی خان فراهانی که همان امیر کبیر خودمان باشد برای فراهم کردن نیروی متخصص برای کشور مدرسه ای به نام دارالفنون راه اندازی کرد.

توی دارالفنون علومی مثل دارو سازی و اسلحه سازی و ... تدریس می کردند تا فارغ التحصیلانش بیایند و مشکلات و نیاز های کشور رو جواب گو باشند.

خب تا این جا اتفاق خاصی نیفتاده بود چون همین اتفاقات خیلی قبل تر در اروپا افتاده بود و از این طریق آن ها حسابی بر جهان سروری می کردند و حتی خیلی قبل ترش در ایران خودمان جاهایی به این شکل وجود داشت. 

سال ها گذشت تا در دهه شصت خورشیدی وقتی کشورمون در حال جنگ بود، یگان های نظامی احساس نیاز شدیدی به همین دارالفنون پیدا کردند که دیگه اسمش به دانشگاه تغییر کرده بود. یک نمونه از این نیاز ها رو می توانید در زیر مشاهده کنید :

 

 

 

 

خب اون دوره هم گذشت و الآن که شما دارید این نوشته را مطالعه می کنید کشورمون در تولید علم به قول معروف کل خیلی از کشورها رو خوابونده است. منتها یک مشکل این وسط همه را اذیت می کند و آن این است که دانشگاه ها یادشون رفته فلسفه ی وجودی شان چیست و برای چه کار می کنند؟ اکثر ظرفیت دانشگاهی کشور توانش را به تولیداتی اختصاص می دهد که در عین جذاب بودن برای برخی جوامع اون ور آبی خیلی به درد ایران امروزمان نمی خورد. در یک کلام، دانشگاه ما مدت هاست که دارد راهش را از کشورش جدا می کند.

 

دانشکده ی فنی راهش را از صنعت جدا می کند، دانشکده ی علوم انسانی راهش را از اجتماع و مردم جدا می کند و ...  . حال اگر به مشکلات ذکر شده در مقاله ی قبلی نگاهی بیندازیم دیگر دلایلشان کمی روشن تر شده است. آری! دانشجوی ایرانی به قدری مشغول تئوری می شود و همان قدر از مشکلات موجود در صنعت و اجتماع و ... غافل است که پس از فارغ التحصیلی با تمام وجود درک خواهد کرد که دانش و تخصص اش به هیچ وجه با نیاز های بازار کار همخوانی ندارد.

 

  • سید علی موسوی

نظرات (۳)

جالب بود
ببین مشکل نا همخوانی دانشگاه ها با وضعت و نیاز های کشور یه مشکل عمیقه،واقعاً حل این مشکل یه دوره زمانی بلند مدت رو احتیاج داره.شاید این همخوانی دانشگاه و نیاز کشور رو ما در سنین پیری برای رشته های فنی ببینیم اما در زمینه علوم انسانی اگه نوه ی من به این افتخار نائل بشه راضی ام،آره داداش قضیه این جوریه...
پاسخ:
با شما موافقم
سلام استاد .
ببخشید یک دفعه با خیلی عظیم پست ها مواجه شدم اینه که اگر اجازه بدید یکی یکی دنبال کنم و به مرور زمان کامل بخونم .
عرض شود که ، علوم انسانی ما مریض هست ! ۹۰ درصد درد دانش گاه امروز ما برای علوم انسانی ای هست که نمی تونه به دانشکده ی فنی خط بده . مثل دیده بانی که نمی تونه گرای درستی به توپ خونه بده . مشکل ما اینه !
علوم انسانی از جامعه فاصله نگرفته بلکه کلن توی خیالات سیر می کنه و خود اساتید هم نمی دونن دقیقن چی دارن درس می دن !!!
دلیل می خواید ؟! همین مواردی که فرمودین همه گی مربوط به برنامه ریزی کلان ، تنظیم قوانین دقیق و مناسب ، جامعه شناسی صحیح ، تطبیق سیاست های اقتصادی کشور با اسلام و ... میشه همه گی زیر مجموعه ی علوم انسانی هستن .
به نظر این حقیر اگر قرار باشه دانش گاه اصلاح بشه باید از علوم انسانی شروع کرد نه از مهندسی عمران و صنایع و ... !
ببخشید که زیادی نوشتم !!!
باز هم از پست های خوب تون ممنونم .
پاسخ:
خوشحالم که شما هم این گونه می اندیشید
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی