در قسمت قبلی در مورد اهمیت بیان محتوای درسی به شیوه ی جذاب و کاربردی نوشتیم و مثال هایی هم آوردیم.
حال یکی از محصولات کمک آموزشی بچه های ما را ببینید. این نرم افزار طبق اظهاراتی که با افتخار پشت بسته اش نوشته است حدوداً 5 سال طول کشیده تا آماده شود! و به نظرتان نوآوری اش چیست؟ هیچ! مسئولین آموزش و پرورش از دولت قبل، نرم افزاری را سفارش داده اند تا همان محتوای کتب درسی را به همراه تمریناتی به دانش آموزان ارائه کند. البته قطعاً این مدل درس خواندن برای دانش آموز خیلی جذاب تر خواهد بود ولی منظور ما از جذاب سازی صرفاً شیوه ی ارائه ی درس نیست بلکه خود محتوای درسی نیز هست.
تحول محتوای آموزشی بر تحول شیوه ی ارائه ی آموزشی اولویت دارد
پس ما باید در دو مورد زیر به ترتیب اولویت تحول آفرینی کنیم :
- نوع محتوای آموزشی
- نحوه ی ارائه ی محتوای آموزشی
یادم می آید یکی از معلمان ممتاز دوران دبیرستانم نقل کرده بود که دانش آموزی داشت که سال های قبلی تحصیلش را در نظام آموزشی اروپایی درس خوانده بود و حالا که به در ایران تحصیل می کرد به شدت دچار مشکل بود به طوری که مثلاً از فهم شیمی دبیرستان عاجز بود! ما آن موقع از شنیدن قضیه ی فوق از سر شوق و هیجان چه خنده و احساس افتخار هایی کردیم! دوسال گذشت و زمانی که من در اوج کنکور و زیر فشار درس ها دچار ضربه ی روحی شدیدی شدم ( شعار کنکوری بودن این است که تا یک سال هرچه غیر از کنکور را بر خودت حرام کنی! ) و عطای کنکور را به لقایش بخشیدم! در آن موقع این سؤال را مرتباً از خودم می پرسیدم آیا این حجم عظیم دروس برای یک دانش آموز لازم است؟ این همه فشار برای چیست؟
شک نکنید که ایران یکی از سنگین ترین نظام های آموزشی دنیا را دارد و البته یکی از استعدادسوز ترین!
در حال حاضر دانش آموزان کنکوری در سال چهارم دبیرستان ( پیش دانشگاهی سابق ) درسی به نام حساب دیفرانسیل و انتگرال دارند که منشأ بسیاری از سؤالات تخیلی کنکور است! جالب است که نظر پروفسور سیاوش شهشهانی یکی از اساتید ممتاز ریاضی ایران را در این مورد بدانیم.
ایشان در مقدمه کتاب دانشگاهی حساب دیفرانسیل و انتگرال متذکر شده اند که این درس در کشور آمریکا، جزء دروس دبیرستانی محسوب نمی شود و صرفاً دانشگاهی است.
ایشان با توجه به این که دیفرانسیل در مقطع دبیرستان تدریس می شود خاطر نشان کرده :
"برای دانشجوی تازه وارد به دانشگاه که دو سال انواع محاسبات حد و مشتق را انجام داده است، حتی شنیدن این کلمات کسالت آور است. در نتیجه بسیاری از دانشجویان درس ریاضی را از همان آغاز از دایره ی توجه خود خارج می کنند... "
اجازه دهید خاطره ای دیگر نقل کنم.
سال سوم راهنمایی بودم که پس از مدت ها کلاس تست رفتن، خیر سرم برای آزمون ورودی مدارس سمپاد آماده شده بودم. باور بفرمایید سر آزمون از دیدن سؤال ها ماتم برده بود! چرا که در خوشبینانه ترین حالت هفتاد درصدشان را به عمرم ندیده بودم. مدام با خودم می گفتم که این مباحث نه در کتب درسی یافت می شود و نه کتب کمک آموزشی، پس از کجا آمده اند؟ بعد ها کاشف به عمل آمد دانش آموزانی که دوره ی راهنمایی را در همان مدارس سمپاد تحصیل کرده اند با این سؤالات آشنا بوده اند و نتیجه این بود که اکثریت قریب اتفاق قبولی ها، همان دانش آموزان سمپاد باشند! این طور شد که فلسفه ی نام سمپاد ( سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان ) برای ما مکشوف شد! بگذریم!
این هم از آن دسته تناقضات وحشتناک در نظام آموزشی بود. یعنی خود ناخودآگاه قبول کرده ایم که نظام آموزشی استعداد های درخشان باید با مدارس دیگر متفاوت باشد، حتی در امتحان گرفتم!حال بیاید تصور کنیم چه می شد اگر در مدرسه به جای این دروس هیولا! ( که اکثرشان به هیچ دردی نمی خورند ) دانش آموزان کارهایی انجام می دادند که واقعاً برایشان جذاب و زیبا بود؟
چه می شد اگر بچه های ایرانی در مدارس به جای فراگیری هنر تست زنی ( مزخرف ترین هنرها! ) به نوآوری و ابتکار می پرداختند؟
به خدا این چیز هایی که می نویسم خیلی آرمانی و رویایی و غیر قابل دست یابی نیست.
کافی است تا عبارت "cool projects for students" را در وب جست و جو کنید تا چند تا از آن مواردی که برای ما آرزو و برای برخی کشورهای موفق خاطره است را مشاهده کنید.
رضا امیرخانی می گوید :
" در آلمان از میان هر پنج نفر، اشتغال یک نفر وابسته است به صنعت خودرو، مستقیم یا غیر مستقیم. یا مهندس کارخانه است، یا مسؤول فروش یا راننده یا مکانیک یا کارگر یا... و در ایران از هر دوازده نفر یک نفر گرفتار کنکور سراسری ورود به دانش گاه است. یا نشر کتب کمک آموزشی است، یا معلم خصوصی است یا خودش یا اعضای درجه ی یک خانواده اش کنکور دارند یا... و با این امتیاز دهی های غلط روزاروز به هیجان کنکور و المپیاد اضافه خواهیم کرد! "1
باز هم تکرار می کنم، نظام آموزشی ما در دو چیز ضعف دارد :
- نوع محتوای آموزشی
- نحوه ی ارائه ی محتوای آموزشی
همان طور که خیلی چیز های بی مورد تدریس می شود، از یک سری مباحث مهم و حیاتی چشم پوشی می شود و تازه قابل ذکر است تمرکز این سیستم بر تست است نه بر علم چون خروجی اش باید به دانشگاه برود.
واضح است که بچه ها می بایست بهترین سال های رشد و بالندگی شان را در این کلاف پیچیده و سر در گم تلف کنند، پس خودتان قضاوت کنید که نظام آموزشی با این نوع پرورش نیروی انسانی آینده ی میهن، چه بلایی بر سر کشور می آورد؟
پس بار دیگر لازم است که بپرسم " به کدام سو می رویم؟ "
- ر.ک نشت نشا ص77
- نام این پست از این بیت گلستان سعدی اقتباس شده است